در روانشناسی تربیتی یکی از مسائلی که می تواند ایده ای برای انجام پژوهش باشد مشکلات رغتاری کودکان است و اینکه چه ریشه هایی دارد و دلائل آن چیست. مشکلات رفتاری می تواند به دلیل فشارهای روانی یا مشکلاتی که یک دانش آموز در زندگی خارج از مدرسه تجربه می نماید، به وجود آیند. در چنین مواردی، رفتار مشکل ساز باعث مشکل در یادگیری و موفقیت کم می شود زیرا دانش آموز، نگران بوده و اغلب دچار مشکل است. کنترل کردن عوامل تأثیرگذار خارج از مدرسه، به عنوان مثال در موقعیت خانوادگی، برای معلمان عملا مشکل است، اما معلمان در این مواقع باید برخوردهای هوشمندانه ای را در قبال این دانش آموزان انتخاب کنند تا شاید به جای این که با نظم و انضباط خشن به این مشکلات اضافه کنند، کمک های معقولی را ارائه دهند. مشاوران مدرسه و مددکاران اجتماعی، نقش مهمی را هم در ارائه حمایت به دانش آموز و هم در مطلع نگه داشتن معلمان درباره مشکلات زمینه ای، بازی می کنند. در برخی موارد، رفتارهای مشکل ساز ممکن است ناشی از ناتوانی در برقراری ارتباط مؤثر باشد . پرخاشگرانه گاه اوقات ناشی از ناتوانی دانش آموز در ابراز جرأت مندانه شفاه و غلبه بر یک بحث و یا اعمال عقیده خود است. ممکن است دستورالعمل های معلم درک نشده، و دانش آموز را ناامید و عصبانی کند. اما از آنچه گفته شده است چنین بر می آید که رفتار نامناسب و چالش برانگیز یک دانش آموز مبتلا به مشکلات یادگیری می تواند به طور مستقیم با ناتوانی دانش آموز برای مقابله با تکلیف مدرسه به طور موفقیت آمیز ایجاد شود. به عبارت دیگر، در چنین مواردی مشکل یادگیری علت اصلی رفتار مشکل ساز است. رفتار نامناسب، موقعیتی را ایجاد می کند که در آن بیشتر زمان معلم به اداره کردن و یا اصلاح رفتار به جای فراهم آوردن آموزش مؤثر و تشویق دانش آموز گرفته می شود. همه معلمان اغلب به طور آشکار به رفتار نامطلوب واکنش نشان می دهند، در نتیجه آن را تقویت می کنند. به جای نادیده گرفتن و یا حذف رفتار نامناسب، معلمان اغلب به طور ناخواسته این رفتار را از طریق واکنشهای آشکار به آن تقویت می کنند. در این مواقع فرصت های یادگیری دانش آموز بیشتر به خطر می افتد. دانش آموزانی که دائما به دنبال توجه، ایجاد وقفه در جریان درس و مزاحم دانش آموزان دیگر می شوند اغلب برای معلمان بسیار مشکل ساز هستند.