انتخاب موضوع پروپوزال روانشناسی

 در مورد کودکی که رفتارهای خطرناک دارد، مداخلاتی که برای او هماهنگ با مدل درمان شناختی رفتاری معطوف به آسیب روانی و سوگ به کار می روند عبارت اند از:

 انواع موانع درونی تصمیم بیمار برای تن دادن به روان درمانی وجود دارد. سه نوع مانع درونی وجود دارد؛

 توانایی ایجاد نمادها پایه انواع روابط انسانی را شکل می دهد.

 روان درمانی اصطلاحی است که به آن روش های درمانی ای اطلاق می گردد که با اقداماتی که از طریق روان انجام می شود، هم بر روان و هم بر جسم تأثير می گذارد.

 باید تمایزی بین روان شناسی ژرفا که روشنگری می کند و فن روان شناختی به عمل بیاوریم.

 نظریه پردازش اطلاعات در روان شناسی:

نظریه پردازش اطلاعات یکی از مهمترین حوزه هایی بود که روان شناسی شناختی را تحت تأثیر قرار داد، به طوریکه به ظهور یک روان شناسی پردازش اطلاعات منجر گردید.

 تاریخچه روان شناسی شناختی: روان شناسی شناختی، مکتب یک دستی نیست، بلکه می توان آن را حاصل جمع نظریه های مختلفی که به ویژه در مقابل مکتب رفتارگرایی ارائه می شدند، در نظر گرفت.

 اگر روان شناسی نیروی سوم را واکنشی در مقابل نیروهای اول و دوم (یعنی روان تحلیل گری فرویدی و رفتارگرایی واتسونی و اسکینری) بدانیم، روان شناسی شناختی را باید یک نیرویی بدانیم که بیشتر واکنشی به رفتارگرایی محسوب می شود.

 روان شناسی اگزیستانسیالیستی از فلسفه اگزیستانسیالیسم (فلسفه وجود گرا) به وجود آمد.

 روان شناسان گشتالتی هم برای اثبات اینکه ادراکات ما عین احساسهای ما نیستند و هم به عنوان یک یافته به ثبات ادراکی تأکید کردند.

 هنگامی که در آمریکا عده ای از روان شناسان تحت عنوان رفتارگرا به دست آوردهای گذشته روان شناسی در آلمان و در خود آمریکا میتاختند، یک مکتب دیگر در خود آلمان به وسیله گروهی از روان شناسان جوان تحت عنوان روان شناسی گشتالت بنیانگذاری شد.

 درصد بالایی از افرادی که با آنها کار می کنم از استعدادهای هنری و خلاقیت برخوردارند، اما با نشستن در مقابل صفحه کامپیوتر آن را هدر می دهند.

 هر مسیری که ما را از سردی و یکنواختی زندگی واقعی دور کند ما را به سوی خود جلب می کند.

 عده زیادی معتقدند که بازیهای نرم افزاری ایجاد خشونت می کنند.

 نمونه هایی از کودکان و بزرگسالان مبتلا به مشکلات گفتار و زبان هم هستند که با تحمل دشواری های قابل توجهی موفق شده اند که بر مشکلشان چیره شوند.

 سلامت ارتباطی شامل توان با تسلط واقعی بر مهارت ها و همچنین درک مثبت از کارآمدی خود است: باور این قضیه که ما توانمند هستیم و می توانیم بر رخدادهایی که زندگی مان را تحت تأثیر قرار می دهند، اثر بگذاریم. (بندورا، ۱۹۷۷، ۱۹۸۹).

 اگر برقراری ارتباط برای ایجاد دوستی ها را به معنای وجود جذابیت در نظر بگیریم، پس می تواند این طور به نظر برسد که برخی از کودکان مبتلا مشکلات تکلمی، زبانی و ارتباطی ، دشواری های قابل توجهی را در یک محیط تلفیقی خواهند داشت.

 رشد مهارت های زبانی، ارتباط زیادی به وجود و ایجاد دلبستگی قوی و ماندگار یا «ایمن» (اینزورس، بل و استانت، ۱۹۷۱؛ اینورس و همکاران، ۱۹۷۸) بین کودک و مراقبش در سال های اولیه زندگی اش دارد. (مثل الن و واسرمان، ۱۹۸۵)

 سطوح انعطاف پذیری تا حدودی به توانایی کودک برای تعدیل استرس و راهکارهایی که برای غلبه برآن به کار می گیرد، بستگی دارد.

 وقتی به نگرانی هایی که ممکن است کودک مبتلا به آسیب های گفتاری، زبانی و ارتباطی با آن مواجه باشد فکر می کنیم، خطر ابتلای آنان به درجه های مختلفی از مشکلات عاطفی و یا رفتاری روشن می گردد،