با مناقشاتی که طرفداران رویکرد کل گرایانه عليه طرفداران روشهای مبتنی بر مهارت به راه انداخته اند بحثهای عمده ای که موضوع خواندن مورد توجه است در خصوص این است که خواندن چگونه باید آموخته شود (همپستال، ۲۰۰۵؛ سانتروک، ۲۰۰۶). شواهد تحقیق حاضر از این دیدگاه تبعیت می کند که مراحل بنیادی سواد آموزی و حساب را باید در یک رویکرد منظم و مستقیم، به جای یک رویکرد کودک محور که بر یادگیری اتفاقی تکیه دارد، آموخت .خصوصا، از آنجایی که توجه بیشتر باید بر تدریس مستقیم مهارتهای آوایی برای قادر ساختن دانش آموزان برای خواندن باشد تا واژه های ناآشنا را کشف کنند. احساس می شود که تدریس نامناسب، علت اصلی بسیاری از مشکلات دانش آموزان در کسب مهارت های مؤثر سواد آموزی باشد. مشکلات در کسب مهارت در خواندن، توجه بسیاری از محققان را به طرف خود جلب کرده است. توانایی ضعیف خواندن یکی از ویژگی های اصلی دانش آموزان مبتلا به مشکلات یادگیری، است.

اغلب ضعف آنها در سواد آموزی است، و نخستین مطلبی است که مورد توجه معلمان و والدین آنها قرار می گیرد. توانایی خواندن به عنوان کلید یادگیری کارآمد در همه زمینه ها در برنامه درسی مدرسه شناخته شده است؛ بنابراین وجود مشکلات در یادگیری خواندن، تأثیری منفی زیادی را بر یادگیری کودک در همه دروس خواهد داشت. خوانندگان ضعیف، بسیار کم می خوانند، که این خود مایه تأسف است. دانش آموزی که برای بهبودی به تمرین بیشتر نیاز دارند از طریق رشد خودبخودی، سلیس بودن و اعتماد در مهارت های شناسایی واژه ها، و بسیاری از دانش آموزانی که به میزان خیلی کمتری، درگیر در خواندن هستند. آنها از انواع راهبردها برای کاهش مقدار زمانی که باید با کتاب ها سرو کار داشته باشند استفاده می کنند. این موضوع به آن دلیل رخ می دهد که آنها خواندن را تکلیفی بیهوده یا نگران کننده می دانند. بدین ترتیب مشکلات خواندن بر روی عزت نفس، اطمینان و انگیزه دانش آموزان تأثیر تعیین کننده ای دارد.

موضوع پیشنهادی پروپوزال روانشناسی :

بررسی رابطه مشکلات خواندن با انگیزه پیشرفت و عزت نفس در دانش آموزان مقطع ابتدایی شهر ...