اختلال های موجود در این زمینه ممکن است نتیجه شرایط فیزیکی و یا شرایط روان شناختی باشد.
شرایط فیزیکی مانند دمای غیرطبیعی بدن یا فشار خون، عدم عملکرد خوب ارگانها وغدد، باعث ایجاد اختلال هایی در زمینه تغییرات رفتاری می شود. تغییرات سریع یا ناگهانی در زمان رشد و بلوغ باعث ایجاد عواملی ناپایدار در بدن شده و فرد تحریک پذیر وغیرعادی میشود.
تغییرات مربوط به غدد در میانسالی، مانند کاهش تدریجی میزان بازسازی، همچنین باعث ناپایداری فیزیکی شده وشخص عصبی، خسته و بی قرار می شود. افزایش فشار خون در نتیجه سخت شدن دیواره های آئورت و شاهرگ اصلی، سوء تغذیه در نتیجه عادتهای بد غذا خوردن، فقر، استفاده از دندانهای مصنوعی یا دیگر عوامل، کاهش کم و کیف خواب در سن پیری - همگی باعث ایجاد اختلال هایی در بدن می شوند که في الواقع بخشی از آن باعث تغییرات رفتاری می شود.
کاملا مشخص است که شرایط روان شناختی یک فرد می تواند تاثیرات فیزیولوژیکی در بر داشته باشد. برای مثال هر گونه ناراحتی عاطفی منجر به ایجاد اختلال هایی در کنش عادی بسیاری از ارگانهای داخلی بدن می شود.
گزارش شده است که یک فرد جاه طلب، جسور وزیرک در امر تجارت جهانی بیشتر مستعد حمله های قلبی است؛ زیرا وی تحت شرایطی با تنش یکنواخت زندگی می کند که باعث کارکردن بیش از حد قلبش میشود. زنی که در یک زندگی آرام وراحت، دائمأ خسته است ممکن است بیشتر از زنی که شوهر تنبل دارد و مجبور است دائم کار کند، اذیت شود.
سوء تغذیه در هر سنی به ویژه در سن پیری ممکن است باعث ایجاد اختلال های روان شناختی شود. برای مثال افراد مسن تر زمانی که باید تنها غذا بخورند انگیزه خود را برای آماده کردن یک غذای مناسب از دست می دهند و تنهایی آنها اغلب باعث افزایش اختلال های عاطفی آنها شده و در نتیجه در هضم غذایی که می خورند نیز اختلال های ایجاد می کند.
از آنجایی که تغییرات فیزیکی بارز در سن بلوغ، میانسالی و پیری نیازمند تغییرات نقش است، لذا تغییرات فیزیکی، تغییرات عاطفی منفی را بدنبال دارد.
از این رو جهت مقابله با این تغییرات عاطفی منفی، پذیرش نقش جدید برای فردی که در معرض تغییرات فیزیکی بارزی قرار دارد، ضروری و حیاتی است چه در آن نقش جدید بگنجد یا نگنجد.
