این محققان روش درمانی روانی مبتنی بر داده های تحقیقاتی را ایجاد نمودند. پژوهش هایی که بعد از جنگ جهانی دوم درباره رابطه رویدادهای روانی - اجتماعی و بروز اختلالات روانی انجام گرفته بود روابطی را بین افسردگی و از دست دادن عزیزان، منازعات مربوط به نقش (مثلا، روابط بد)، انتقال نقش (مثلا از دست دادن یا به دست آوردن شغل، یا هر نوع تغییر عمده در زندگی)، و کمبودهای بین شخصی نشان داده بود.
حوادث تنش زای زندگی می تواند در افراد آسیب پذیر به بروز دوره های افسردگی منجر شود و دوره های افسردگی کارآیی بین شخصی آنها را تضعیف کرده و مدیریت حوادث تنش زا را برای آنها دشوار می کند و غالبا به رویدادهای زندگی منفی و ناخوشایندتری منجر می گردد (بلایبرگ و مارکوویتس، ۲۰۰۷).
روش درمانی IPT همچنین بر اساس نظریه بین شخصی ادولف مایر (۱۹۵۷) و هری استک سالیوان ۳ (۱۹۵۳) و نیز نظریه وابستگی جان بالبیه (۱۹۷۳) بنا شده است. طرفداران نظریه بین شخصی با تأکید بر عوامل اجتماعی، فرهنگی و بین شخصی دامنه روان پزشکی را گسترش دادند.
سالیوان روی اهمیت عوامل بین شخصی در ایجاد بیماری های روانی تأکید نمود و استفاده از روابط بین شخصی در تعریف، ارزیابی، و درمان بیماری های روانی را مهم برشمرد.