از مهمترین ویژگی های آنان این است که دیر می آموزند و زود فراموش می کنند و به همین دلیل تکرار و تمرین اساس فرایند آموزش آنها تلقی می شود.

اگر در مدارس عادی قرار گیرند نیاز به خدمات مشاوره ای خاص داشته و همکاری بین اولیای مدرسه و والدین کودک بطور مستمر و جدی لازم و ضروری است. عدم سازگاری شخصی و اجتماعی به ویژه برای آهسته گاماتی که در مدارس عادی کنار همسالان طبیعی خود قرار می گیرند بیش از مشکلات مربوط به نقصان رشد ذهنی آسیب زا است و فرایند آموزشی و تربیتی این کودکان را تحت الشعاع قرار میدهد.

همین نکته ایجاب می کند تا مسئولان و دست اندرکاران آموزش در مدارس با تنظیم برنامه ای متناسب و موزون و نظامدار و استفاده از نیروهای متخصص و مجرب مطابق با نیازهای خاص جسمی و ذهنی هرکدام از دانش آموزان بویژه آهسته گامان شرائط محیطی بهینه ای جهت تامین سازگاری شخصی و اجتماعی آنها فراهم آوردند.

اگر این دانش آموزان مورد توجه خاص قرار گیرند و اندک تغییراتی در برنامه ها و روشهای آموزشی آنها داده شود و از حمایت های مشاوره ای بهره مند شوند می توانند در سنین بزرگسالی سازگاری اجتماعی و شغلی درحد متوسط را در جامعه به دست آورند. (همان منبع) .

دانش آموزان آهسته گام آموزش پذیر: این گروه از دانش آموزان در منحنی طبیعی هوش از IQ یا بهره هوشی ۷۵-۵۰ برخوردارند و دو درصد از کل دانش آموزان سنین مدرسه رو را شامل می شوند.

اغلب این دانش آموزان در شروع تحصیل به مدارس عادی میروند زیرا از نظر قیافه ظاهری فرق چندانی با سایر کودکان معمولی ندارند. اما از اواخر کلاس اول و شروع کلاس دوم به علت این که مهارتهای مدرسه ای پیچیده تر می شود و ظرفیت یادگیری این گونه کودکان محدود است از سایر همکلاسی ها عقب می مانند و ناگزیر به تکرار پایه می شوند.