هیجان های منفی حاوی این پیام هستند که چیزی نادرست و یا تهدید آمیز است و ما را به سمت مقابله با آن هدایت می کنند. اضطراب ما را به سمت اجتناب از موقعیت های خطرناک سوق می دهد. خشم ما را به مقابله با تهدیدها، آسیب و صدمات تشویق می کند. غمگینی ما را ترغیب می کند تا گوشه گیر شده و زمان کافی برای پردازش یک فقدان را داشته باشیم و یا بعد از یک شکست انرژی خود را برای تلاش مجدد ذخیره کنیم.
شرم موجب می شود تا کاری که ممکن است عدم تأیید دیگران را به همراه داشته باشد پنهان کرده یا آن را متوقف کنیم. خلاصه کلام این که هیجان ها مفید هستند. آنها به ما کمک می کنند تا به هنگام مواجهه با مشکلات و شرایط جدید مسیر خود را تغییر دهیم. همچنین به ما کمک می کنند تا با تهدیدها و بی ثباتی های زندگی سازگار شده و یا حتی به آنها خاتمه دهیم. نکته کلیدی دیگر در اینجا عبارت است از اینکه: هیجان ها بدون در نظر گرفتن شدت و یا ناراحت کننده بودن دارای طول عمر طبیعی هستند.
اگر به دقت ملاحظه کنید، مشاهده خواهید کرد که تمامی احساسها همانند یک موج به وجود می آیند. آنها افزایش یافته، به اوج می رسند و در نهایت فروکش می کنند و محدود به زمان نیز هستند. در نظر گرفتن هیجان ها به صورت یک موج می تواند به شما کمک کند به جای اینکه دست به رفتارهای مبتنی بر هیجان بزنید، تا هنگام فروکش کردن آنها صبر کنید.
هنگامی که در میانه یک احساس شدید قرار دارید، گاهی اوقات به نظر می رسد که این احساس هیچ وقت تمام نخواهد شد. این یک خطای حسی است که با قوت یافتن یک هیجان و گاهی اوقات هم با تلاش برای مقاومت یا سرکوب این احساس ایجاد می شود. شما هیجان های گوناگونی را در طول هر روز و صدها هیجانها را در طول عمر خود تجربه می کنید.
هر یک از هیجان ها خاتمه یافته و یا تبدیل به چیز دیگری می شوند.
