کار جدیدتری در مورد کودکان مورد سوء استفاده قرار گرفته نشان می دهد که تغییر در انتقال دهنده های عصبی در نتیجه برخوردهای احساسی منفی و خشونت آمیز ممکن است تداوم پیدا کند و برای مدتها شناخت آنها را تحت تأثیر قرار دهد. این مساله مهم به نظر می رسد که طبقه بندی والدین بر اساس احساسات کودکان باید تقریبأ دقیق باشد، خانواده هایی که احساسات خود و یا دیگران را تحریف می کنند اترات مخربی را به جا می گذارند. بروز احساسات خانواده در بسیاری از بحث های روانشناسی رشد بیان شده است. به نظر می رسد کودکانی که سرکوب شده اند و تنها به بروز احساسات عرف و تعریف شده اجتماعی پرداخته اند همانگونه که میلر (۱۹۸۷) بیان کرده است، حتی در موقعیتهایی که احساسات متفاوتی دارند به ابراز احساسات دیگری میپرداند و احساسات واقعيرشد پیدا کنند و خود را مخفی می کنند گفته می شود که ممکن است با درک غلطی از احساسات و در واقع احساسات تحریف شده داشته باشند. هریس (۱۹۹۰) به ارائه تحقیقی می پردازد که دران تحقیق در مورد خود درونی و فردیت کودکانی که دارای احساسات حریق شده بودند انجام شد و نشان داده شد که آنها دارای درک بهتر و بصورت پیش فعال از اجتماع میباشند. کودکان پیش دبستانی که توسط والدین خود از نظر احساسی مورد سوء استفاده قرار گرفته بودند در برابر کودکان دیگر به خاطر ترس از خودشان کمتر واکنش خصومت آميز نشان دادند و بیشتر اظطراب داشتند.
این مساله به این دلیل نبود که اینها درک نمی کردند که ازار رساندن به کودکان دیگر و عمل های خشونت آمیز از جرائم خیلی جدی هستند بلکه آنها این موارد را در زیر شاخهای مسائل معمولی قرار میدادند من ۱۹۸۴ ممکن است کودکانی که از نظر احساسی مورد سوء استفاده قرا گرفته اند بیاموزند که بهتر است خشم خود را نشان ندهند و یا اینکه در برابر آزار دیگران عکس العمل نشان نمی دهند تا راحت تر باشند و یا اینکه انقدر توسط والدین خود مورد آزار و اذیت قرار گرفته اند که دیگر قادر نمی باشند که دیگر نمی توانند راحت برخورد کنند و با خشونت عکس العمل نشان می دهند تا از شر کسی که انها را اذیت می کننده راحت شوند و شاید دیده اند که والدین در برابر ناراحتی آنها خونسرد هستند که آنها هم این مساله را از والدین خود یاد گرفته اند و همین گونه عمل می کنند چون فکر می کنند اگر با خشونت برخورد کنند بیشتر به خودشان صدمه می زنند. میلر ( ۱۹۸۵ ، ۱۹۸۷ ، ۱۹۹۰ ) می گوید که تکذیب احساسات خود فرد و احساسات دیگران یکی از بخشهای سوء استفاده والدین از احساسات کودکان می باشد و یکی از مسائل اصلی روانشناسی اجتماعی می باشد. در نتیجه ممکن است به خاطر برداشت غلط ويا به دلیل دیگری کودکانی که به رفتار خشونت اميز عادت کرده اند در برابر کودکان دیگر خیلی آرام برخورد کنند. داج و همکاران و کودکانی که با آنها بد رفتاری شده است و کودکان کنترلی (که با آنها بد رفتاری نشده است) و کودکان خشن و غير خشن نسبت به این محرک بصورت های مختلف واکنش نشان میدهند.
متغیرهای مناسب برای انتخاب موضوع پروپوزال و پایان نامه روانشناسی :
بروز احساسات کودکان – خشونت درباره کودکان – خشم کودکان - سرکشی
