نوزاد معمولی مدت کوتاهی پس از میانه ی یک سالگی خزیدن را آغاز می کند و تا یک سالگی راه می رود، تا دو سالگی بطور طبیعی تنوع وسیعی از توانایی های حرکتی و تحرک و جابجایی ظاهر می شود. بحث درباره ی عواملی که باعث می شوند یا اجازه می دهند تحول حرکتی در این مراحل ابتدایی از سر گرفته شود، برای دهه ها با ما بوده است و ادامه خواهد یافت. آشکار است که بلوغ فیزیکی و فرصت آن حیاتی هستند. بدون تحول فیزیکی کافی فرصت ها هر چقدر غنی باشند، به تدریج رفتارهای کارآمدتری را بر نخواهند انگیخت. مهم نیست که نوزاد از نظر فیزیکی تا چه حد نیرومند باشد. بروز تحولی فعالیت های حرکتی بدون فرصت «کار با آن در جهان، غیر ممکن است؛ چه تحریک برای رسیدن به اشیا باشد و چه حرکت در محيط. اصطلاح «تحرک و جابجایی » به حرکت تولید شده توسط خود از تمام جسم با توجه به محیط اشاره می کند. بدون توانایی فیزیکی برای تحمل بار بدن در دست ها و زانوها، خزیدن و پس از آن نیز بدون آنکه پاها توانایی تحمل بار و تعادل جسم را داشته باشند، گام برداشتن نمی تواند رخ دهد. شواهد مربوط به چند دهه تحقیقات سازگار با معیارها نشان میدهد که توانایی های فیزیکی اساس خزیدن، در سال نخست بطور طبیعی تا نیمه راه تحول می یابد و اینکه آن ملزومات برای برداشتن نخستین گام ها، بطور طبیعی تا حوالی پایان سال نخست گسترش می یابد.حتی با ارائه ی توانایی های فیزیکی ضروری، خزیدن و گام برداشتن معمولا بدون تحریک ادراکی کافی رخ نمی دهد. نوزاد فقط به خاطر خود فعالیت نمی خزد بلکه این کار را انجام می دهد تا به هدفی برسد؛ شاید برای رسیدن به یک اسباب بازی دور از دسترس. گام برداشتن نیز بخودی خود هدف نیست. کودک راه می رود تا به اشیایی که در محیط فیزیکی قرار دارند، نزدیک شود و آنها را به دست آورد. به روشنی ادراک محرک هایی که بر رویدادهایی در محیط بیرونی دلالت دارند، کسب آمادگی فیزیکی برای خریدن یا راه رفتن به اندازه ی آغاز انجام این فعالیتها حیاتی است.

یکی از پایدارترین یافته ها در تحقیقات مکتوب در باب آسیب بینایی و نوزادی، کندی در وقوع تحرک و جابجایی است. بیشتر نوزادان پیش از آنکه راه بروند، می خزند. با نگاه به نوزادان فرایبرگ که معمولا تا حوالی پایان سال نخست زندگی خزیدن را آغاز نکردند، این نکته آشکار می شود و این یافته توسط محققان دیگر تأیید شده است (برای مثال فرل و همکاران، ۱۹۹۰، فریدمن و کانادی ۱۹۷۱ ، توریس و همکاران، ۱۹۵۷). برخلاف نوزادان بینا که معمولا در حوالی یک سالگی راه رفتن را آغاز می کنند، شواهد فراوانی وجود دارد که نوزادان نابینا معمولا تا زمان طولانی پس از آن این کار را انجام نمی دهند. مورد «راه رفتن به تنهایی، گامهای معدود» برای نمونه ی آدلسون و فرایبرگ از نوزادان نابینا، میانگین سنی ۳ / ۱۵ ماه (محدودهی ۵ / ۱۱ تا ۱۹) را در مقایسه با میانگین ۷ / ۱۱ بایلی (محدوده ی ۹ تا ۱۷ ماه) نشان داد. نوزاد کاملا نابینای اوروین (۱۹۷۸) در ۱۵ ماهگی راه رفتن را آغاز کرد. نمونه ی گسترده ای از نوریس و همکاران (۱۹۵۷)، موفقیت های تا حدی کندتر را نشان داد: حداقل نیمی از نوزادان تا ۱۸ ماهگی (این آمار سنها به خاطر نارس بودن اصلاح شده اند) «راه رفتن به تنهایی، گامهای معدود» اجرا نکرده بودند. از منظری نسبتا مثبت تر نمونه ی تازه تر فرل و همکاران (۱۹۹۰) برای مورد «راه رفتن تنها بدون حمایت» میانگین سنی ۱۵ ماه را نشان داد .


موضوع پیشنهادی پروپوزال روانشناسی :

بررسی نقش واسطه ای میزان تحرک و جابجایی در رابطه تحول حرکتی و مهارت های زبانی نوزادان



ما می توانیم جدیدترین و بهترین موضوعات پایان نامه و پروپوزال و مقاله را درباره مبحث بالا برایتان طراحی کنیم.

تماس با ما:

پیشنهاد موضوعات جدید پایان نامه روانشناسی و مشاوره و انجام حرفه ای پروپوزال :

  09011853901

satreaval12@gmail.com


گفتگوی مستقیم با ما در تلگرام

دانلود رایگان کتاب بانک موضوع پایان نامه و پروپوزال در کانال تلگرام


هزاران پروپوزال جدید اینجاست ... کلیک کنید