طی پنج سال گذشته، دست کم چهار پژوهش در این باره انجام گرفته است. کندلر و همکارانش با مطالعه بر روی ۱۹۰۲ نفر از خانم های دوقلو در ویرجینیا، به انجام تحلیل های ژنتیک بر سه جنبه از دینداری پرداختند. همبستگیهای مشاهده شده بین تعدادی از این سه معیار دینداری (محافظه کاری فردی، محافظه کاری سازمانی، و از خود گذشتگی فردی)، در دو قلوهای همسان بیشتر از دوقلوهای غیرهمسان بود. هرگاه این همبستگی ها در دوقلوهای همسان بیشتر از دوقلوهای غیرهمسان باشد، می توان چنین نتیجه گرفت که تأثیرات ژنتیکی در این امر نقش دارند. در مورد محافظه کاری فردی هیچ شواهدی (صفر درصد از واریانس) از تأثیر عوامل ژنتیکی یافت نشد (۴۵ درصد از واریانس مربوط به عوامل خانوادگی و ۵۵ درصد آن مربوط به عوامل فردی یا محیطی معمول بود). عوامل ژنتیکی در مورد محافظه کاری سازمانی نیز نقش کمی را ایفا می کردند تنها ۱۲ درصد، در حالیکه نقش عوامل خانوادگی ۵۱ درصد و نقش عوامل فردی یا محیطی ۳۷ درصد بود).

با این حال، در مورد از خود گذشتگی فردی، بیش از یک چهارم (۲۹ درصد از واریانس مربوط به عوامل ژنتیکی بود (در مقابل تأثیر عوامل خانوادگی با ۲۴ درصد و تأثیر عوامل فردی با ۴۷ درصد). در این پژوهش، میزان محافظه کاری فردی در شخص با دو سؤال سنجیده می شد: ۱- آیا باور دارید که خداوند نظاره گر اعمال شماست و بر اساس آن شما را پاداش یا کیفر می دهد؟ و ۲- آیا این گفته را قبول دارید:" انجیل کلام حقیقی خداست و می بایست موبه مو اجرا شود"؟. محافظه کاری سازمانی نیز بر اساس فرق مذهبی افراد سنجیده می شد که عبارتند از: ۱- پروتستان های بنیادگرا، ۲- باپتیست ها، ۳- کاتولیک ها، ۴- شاخصه اصلی پروتستان ۵- فرقه های مذهبی دیگر و یا افرادی که تعلق به هیچ فرقه ای ندارند.

موضوع پیشنهادی پایان نامه روانشناسی :

مقایسه عوامل ژنتیک و عوامل خانوادگی با دینداری و معنویت در ...